


ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.




ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.



ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

«از همان اوایل زندگی در برابر همسرم بیتفاوت بودم و هیچ علاقهای به او نداشتم. در واقع منتظر شاهزادهای با اسب سفید بودم که «اسماعیل» به خواستگاریام آمد و من با اصرار خانوادهام، در حالی پای سفره عقد نشستم که 30 بهار از عمرم گذشته بود و حسی به شوهرم نداشتم.» اینها بخشی از اظهارات زن 46 سالهای است که با شکایت همسرش در یک خانه مجردی دستگیر شد. در ادامه، بخشهایی از صحبتهای این زن در کلانتری را خواهید خواند و از منظر روانشناسی به اشتباهات سریالی او اشاره خواهد شد.
شوهرم ابراز بیعلاقگیهای من را جدی نمیگرفت!
این زن به کارشناساجتماعی کلانتری میگوید: «... با آنکه صاحب یک دختر شده بودم، بارها به همسرم گفتم هیچ عشق و عاطفهای به او ندارم اما او که عاشقانه با من ازدواج کرده بود، حرفهایم را جدی نمیگرفت. اسماعیل همواره سعی میکرد رضایت مرا در زندگی جلب کند، با این حال من روز به روز بیشتر از او متنفر میشدم. البته حرفهای یکی از دوستانم در این حس تنفر نقش مهمی داشت. «فریده» زن مطلقهای بود که معتقد بود نباید قید و بندی را رعایت کرد. من هم که تحتتاثیر حرفهای فریده قرار داشتم، ارتباطم را در حالی با او ادامه دادم که فهمیدم با چند جوان غریبه رابطه غیراخلاقی دارد. در این میان، او مرا ترغیب کرد با پسر جوانی که به منزل او رفتوآمد داشت رابطه داشته باشم. مدتی بعد، شوهرم متوجه ماجرا شد بهطوری که خشم و نفرت سراسر وجودش را فرا گرفت. به همین دلیل از خانه فرار کردم و با کمک فریده منزلی مجردی را در منطقه دیگری از شهر اجاره کردم. آرامآرام و بهصورت پنهانی با دخترم ارتباط برقرار کردم و او را به سوی خودم کشیدم! او مخفیانه به منزل مجردی من آمد و من هم سعی می کردم او را آزاد بگذارم تا بیشتر به طرف من جذب شود. حتی دخترم را ترغیب به ارتباط با جنس مخالف میکردم. روزها به همین ترتیب میگذشت تا اینکه دخترم دیگر به منزل پدرش نرفت و زندگی با مرا ترجیح داد. از سوی دیگر، اسماعیل که متوجه ماجرا شده بود برای نجات دخترش از من شکایت کرد و دستگیر شدم.»
عواقب تلخ ازدواج اجباری
این ازدواج از پایه غلط بوده و نتیجه آن اتفاقاتی است که برای این خانم رخ داده. دختر جوان بدون رضایت قلبی تن به ازدواج داده و تمام رویاهای خود را سرکوب کرده و مهمترین بخش این ماجرا آن است که با وجود زندگی متاهلی همیشه به دنبال عشق و علاقه گمشده خود بوده است و یکی از عوامل اصلی این ازدواج اجباری، خانواده دختر جوان بودند که باعث قربانیشدن او شدند. به نظر میرسد خانواده دختر جوان مدام با گوشزد کردن این که سن تو برای ازدواج گذشته، او را مجبور به ازدواجی کرده اند که قلبا رضایت نداشته و این بحران را در این زندگی مشترک او شکل دادهاند. بهطور واضح میتوانیم بگوییم کلید اصلی این آسیب اجتماعی با آگاهی نداشتن خانواده دختر رخ داده است. هرچند اشتباه خانواده این زن توجیهی بر خطاهای بزرگ خود او نیست.
بیتوجهی به همسر آفت زندگی مشترک است
بیتوجهی و نادیده گرفتن شوهر توسط زن جوان، یکی از روشهای اعتراضی است که معمولا در روابط بین زوج ها دیده میشود که خانم با استفاده از نداشتن محبت به همسر سعی در رسیدن به خواستههایش دارد، حتی خواستههایی مانند ماجرای ذکر شده که ممنوعه است. توجه داشته باشیم اساس یک زندگی مشترک تعامل، توجه، محبت و احترام است. بیتوجهی آفت زندگی مشترک است. زمانی که مانند ماجرای پیش آمده زن با وجود محبت همسر، امید و احساساتش را با او به اشتراک نمیگذارد، به مرور دچار افسردگی می شود و زندگی خودش را در معرض خطرهای جدی قرار می دهد. این زن باید حداقل به شوهرش فرصت میداد چون گاهی عشق در زندگی مشترک به مرور شکوفا میشود.
دوست نابابی که همه چیز را نابود کرد
متاسفانه بسیار دیده میشود زمانی که زوج ها در مشکلات و مسائل زندگی به جای مشورت گرفتن از متخصصان از افراد غیرمتخصص و ناآگاه کمک می خواهند و نسخههای تجویزی آنان را اجرا میکنند، در واقع زندگی مشترکشان را به سمت دره فروپاشی هدایت میکنند. حمایت دوست زن جوان که خود ازدواج ناموفقی داشته و بهطور کامل آسیب دیده بود و عادی جلوه دادن روابط با جنس مخالف و تشویق او برای رسیدن به آزادی فارغ از زندگی مشترک، موجب شکلگیری این بحران شد.
خانه مجردی، انتخاب اشتباه برای متاهلها
در آسیبشناسی خیانت زناشویی، بزرگ ترین ضربه خیانت یک زوج به دیگری، گرفته شدن احساس امنیت، عشق، محبت و تعهد است. با این حال، گرفتن خانه مجردی برای زن یا مردی که متاهل است، هیچ توجیهی ندارد مگر این که ابتدا، تکلیف همسرش را مشخص کند. خیانت، نظام خانواده را از بین میبرد و پایههای آن را دچار تخریب میکند. آسیبهای خیانت تنها به فردی که همسرش به او بیوفایی کرده، وارد نمیشود بلکه به تمامی افراد خانواده و بهخصوص فرزندان آسیب میزند. کاش این زن، از همان ابتدا برای بهبود کیفیت زندگی مشترک و اصلاح رفتارهای ناصحیحاش تلاش میکرد.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.


سید خلیل سجادپور- باند گوشی قاپ های سابقه دار مشهد در حالی متلاشی شد که تاکنون تعدادی از شهروندان آنان را شناسایی کرده اند.
به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، ساعت 19 سوم آبان مرد جوانی در اطراف میدان معراج مشهد در حال گفت وگوی تلفنی بود که دو جوان موتورسوار بر خلاف جهت حرکت خودروها به وی نزدیک شدند و در یک لحظه ترک نشین موتورسیکلت گوشی مرد جوان را ربود و راکب آن نیز گاز موتورسیکلت را فشرد. تعدادی از رهگذران و کاسبان محل با دیدن این صحنه سرقت، فریادزنان، به تعقیب دزدان موتورسوار پرداختند و از دیگر رانندگان و عابران می خواستند تا گوشی قاپ ها را متوقف کنند اما راکب همچنان بر سرعت موتورسیکلت می افزود که ناگهان هنگام ویراژ از لابه لای خودروها، مقابل یک دستگاه پژو 206 قرار گرفت و با از دست دادن کنترل موتورسیکلت به شدت با خودروی مذکور برخورد کرد و هر دو نفر نقش بر زمین شدند. در این گیرودار بود که حدود 30 نفر از شهروندان در حالی اطراف این صحنه تصادف را به محاصره درآوردند که سرنشین موتورسیکلت بلافاصله از محل گریخت و درون کوچه پس کوچه های بولوار توس ناپدید شد اما مردم از فرار جوان 28 ساله ای به نام «خسرو» جلوگیری کردند و ماجرا را به پلیس 110 اطلاع دادند.
گزارش روزنامه خراسان حاکی است، طولی نکشید که نیروهای گشت نامحسوس کلانتری معراج بی درنگ عازم میدان معراج شدند و در حالی دست بندهای قانون را بر دستان گوشی قاپ موتورسوار حلقه زدند که مشخص شد آن ها برای آن که شناسایی نشوند چهره خود را با شال پوشانده بودند. در بازرسی ماموران انتظامی از محل ،یک دستگاه گوشی سرقتی متعلق به مرد جوان از زیر خودروی پژو 206 کشف و تحویل وی شد اما خسارت های زیادی نیز به دلیل شدت تصادف به خودرو وارد آمده بود که موضوع با شکایت راننده پژو تحت پیگرد قضایی قرار گرفت.
در همین حال با انتقال متهم 28 ساله به مقر انتظامی، بازجویی های تخصصی از وی با صدور دستوری ویژه از سوی سرگرد امیررضا فعال (رئیس کلانتری معراج) در دایره تجسس آغاز و مشخص شد که وی از دزدان سابقه دار و خطرناکی است که چندی قبل نیز توسط نیروهای کلانتری سپاد دستگیر و با سپردن وثیقه به دادسرا آزاد شده بود.بنا بر گزارش روزنامه خراسان، متهم مذکور که چاره ای جز اعتراف نداشت همدست فراری و سابقه دار خود را «مجید معروف به «خله»» معرفی کرد و گفت: گوشی های سرقتی را به یک مالخر حرفه ای به نام «میلاد» می فروشند و روز گذشته نیز یک دستگاه گوشی سرقتی را به مبلغ یک میلیون تومان به وی فروخته اند. وی در عین حال معترف شد با افراد دیگری نیز در مناطق بولوار بهمن، سپاد، ایثارگران، توس و ... گوشی قاپی های خشن همراه با تهدید را انجام داده اند.
با اعترافات این سارق سابقه دار، بررسی های تخصصی نشان داد که پلیس با یک باند گوشی قاپی خشن روبه رو شده است بنابراین گروه ویژه ای از ماموران به سرپرستی سرگرد «امیرحسین قنبری» (رئیس دایره تجسس) وارد عملیات ضربتی شدند و بی درنگ با مالخر این باند برای فروش یک دستگاه گوشی گران قیمت قرار صوری گذاشتند.
دقایقی بعد «میلاد» (مالخر) در حالی سوار بر یک دستگاه موتورسیکلت سرقتی وارد کمین نیروهای انتظامی در بولوار بهمن منطقه خواجه ربیع شد که با مشاهده سارق 28 ساله به سمت وی رفت و مبلغ یک میلیون تومان وجه نقد توافق شده را به او داد. در این هنگام ،افسران دایره تجسس عملیات دستگیری را آغاز کردند اما او به طور ناگهانی گاز موتورسیکلت را فشرد تا از محاصره پلیس بگریزد ولی تعادل خود را از دست داد و موتورسیکلت به درون جوی کنار خیابان سقوط کرد، او قصد داشت با پای پیاده از محل فرار کند که رئیس تجسس کلانتری با چند فن دفاع شخصی او را زمین گیر کرد و بدین ترتیب حلقه های قانون بر دستان این مالخر حرفه ای نیز گره خورد. در بازرسی از زیر موتورسیکلت وی چند دستگاه گوشی تلفن سرقتی به همراه چندین میلیون تومان وجه نقد کشف و ضبط شد و او هم برای ادامه بازجویی ها به کلانتری انتقال یافت.
گزارش اختصاصی روزنامه خراسان حاکی است، با توجه به اهمیت ماجرای دزدان سابقه دار، آنان در حالی با دستورات محرمانه قاضی شعبه 602 دادسرای عمومی و انقلاب مشهد و برای کشف سرقت های دیگر تحویل کارآگاهان پلیس آگاهی شدند که تاکنون 9 تن از مال باختگان از دزدان خشن شکایت کرده اند و تحقیقات برای دستگیری سارق فراری و دیگر متهمان ادامه دارد.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

سرانجام پس از کش و قوسهای فراوان جلسه پارلمان برای رای اعتماد به کابینه السودانی برگزار شد و تمام وزیران پیشنهادی وی با اکثریت آرا به کرسی وزارت رسیدند تا بن بست سیاسی ۱۳ ماهه در این کشور پایان یابد. السودانی نیز دیروز ظهر به دفتر نخستوزیری رفت و کار خود را با برکناری چند تن و صدور برخی دستورات از جمله اجازه به استاندار بصره برای بستن قرارداد با شرکت چینی به منظور ساخت نیروگاه تولید برق و تصفیهخانه آب آغاز کرد.تشکیل کابینه جدید دستاورد مهمی برای السودانی و پارلمان عراق است.درواقع این که السودانی موفق شد احزاب و جریانهای سیاسی عراق را با پستهای وزارتی متقاعد کند، یکی از مشکلات بود، اما او با مشکل و چالش بزرگتری روبهرو خواهد شد.انباشت چالشهای پیشینی و مطالبات عمومی رو به گسترش از سوی جریانهای سیاسی و مردم این کشور در حوزه های سیاسی، اقتصادی و امنیتی دوران سختی را برای دولت شیاع السودانی رقم می زند.افزون بر این،با وجود شکست جریان صدر در انتخاب رئیسجمهور و نخستوزیر جدید،ظرفیتهای اجتماعی و سیاسی این جریان همواره باید به عنوان یک آلترناتیو و چالش جدی سیاسی مورد توجه دولتمردان عراق قرار بگیرد.به عبارت دیگر، از مهمترین موانع در بازگشت ثبات سیاسی و ادامه کار محمد شیاع السودانی طرفداران جریان صدر هستند که به نظر میرسد سکوت کنونی آن ها، تاکتیکی است و با توجه به این که تشکیل کابینه جدید را شکستی برای خود میدانند، با گذشت زمان نابسامانیهای اجتماعی را شکل دهند. به ویژه که صدر ثابت کرده چیزی کمتر از قدرت مطلق در عراق را نمیپذیرد و برای تحقق این موضوع هم از لشکرکشی خیابانی و استفاده از کف خیابان برای اغتشاش بیشتر فروگذار نخواهد کرد.یکی دیگر از چالشهای بنیادین دولت جدید عراق ، مشکلات و مطالبات انباشته شده در حوزه اقتصادی است. دولت جدید عراق با چالشهای اقتصادی جدی مواجه است و از جمله این چالشها میتوان به نرخ بالای بیکاری و فقر در این کشور اشاره کرد که سبب بروز نارضایتی گسترده مردمی شده است.دولت عراق بیش از 90 درصد بودجه خود را از درآمد حاصل از فروش نفت به دست میآورد و بهاصطلاح یک دولت رانتیر در اقتصاد سیاسی معرفی میشود که برای حل مشکلات و چالشهای اقتصادی بهشدت نیازمند سرمایههای داخلی و خارجی است.با این حال، وضعیت شکننده امنیتی مانع مهمی برای جذب سرمایه گذاری در این کشور است.بزرگترین نیاز امروز و دیروز مردم عراق مسئله امنیت است و هنوز نیز این موضوع به عنوان اولین گام رسیدن به توسعه یکی از چالش های پیش روی دولت آینده عراق است.وجود اشغالگران نظامی آمریکا و متحدان این کشور و همچنین گروههای مختلف و پراکنده تروریستی همچون داعشی ها و بعثیهای مورد حمایت آمریکا و عربستان به عنوان منبع اصلی ناامنی در این کشور از یک سو و نبود ارتش قدرتمند ملی از سوی دیگر باعث شده است که دولتهای مستقر از توان و قدرت کافی برای برقراری امنیت برخوردار نباشند. از سوی دیگر حضور گروههای تروریستی همچون پژاک و حزب کارگران کردستان ترکیه (پ ک ک) در اقلیم کردستان عراق واکنشهای شدیدی را از سوی دو کشور همسایه عراق یعنی ایران و ترکیه به همراه داشته است و السودانی باید راهکاری برای این معضل بیابد.در کنار این چالش های داخلی، مداخله بازیگران خارجی در امور داخلی عراق نیز از جمله موانع و چالشهای پیش روی دولت السودانی است.کشورهایی نظیر آمریکا، عربستان سعودی، امارات، ترکیه و همچنین رژیم صهیونیستی، کابینه جدید عراق را تأمین کننده منافع خود در این کشور نمیدانند.بنابراین، کارشکنی این بازیگران در مسیر پیش روی دولت جدید عراق و به ویژه ایجاد چالشهای امنیتی، دور از انتظار نیست.با وجود همه این چالشها، باید گفت تشکیل دولت جدید عراق پس از 13 ماه بن بست سیاسی که حتی به درگیری داخلی و کشته و زخمی شدن ده ها شهروند این کشور منجر شد، دستاورد قابل ملاحظهای برای گروه های سیاسی این کشور و حتی منطقه است.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.



ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

مردم تهران و سراسر کشور بعد از اقامه نمازجمعه دیروز(6 آبان) با برگزاری راهپیمایی، جنایت تروریستی در حرم مطهر حضرت احمد بن موسی (علیهالسلام) را محکوم کردند و ضمن ابراز همدردی با خانواده شهدای این حادثه تروریستی انزجار و تنفر خود از دشمنان ایران اسلامی را نشان دادند.فارس نوشت:حاج علی اکبری امام جمعه موقت تهران با اشاره به جنایت تروریستی در شاهچراغ گفت: امروز عصبانیت آمریکا را در رفتار اراذل داعشی اجارهای هم شاهد بودیم. وقتی با امنیت کشور بازی میشود این اتفاقات میافتد. کسی نباید با امنیت کشور بازی کند. اما در طرف مقابل داعش همان آمریکای ریش دار خون خوار وسط میدان و باطن آمریکاست.وی گفت: ما مشکلات زیادی داریم اما مشکلات ایرانی، به راه حل ایرانی هم نیاز دارد و خودمان به همت جوانان و مسئولان مشکلات را حل میکنیم. یکی از آسیبهای اغتشاشات ضربه زدن به جریان خدمت است. به یاری خدای منتقم از این جریان منحوس تا انتقام نگیریم از پای نخواهیم نشست و دشمنان همواره منتظر انتقام فرزندان ملت ایران باشند و بدانند از جایی که فکرش را هم نمیکنند درسهای فراموش نشدنی به آن ها خواهیم داد. ما با ساختن ایران قوی از دشمن انتقام میگیریم.در پایان راهپیمایی سراسری مردم پایتخت و دیگر شهرهای کشور در محکومیت این اقدام تروریستی، قطعنامه این راهپیمایی که به دعوت شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی برگزار شده بود، قرائت شد.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

حلاوت یک شنبه های دهه 60 با «آقای دیدنیها»
گفتوگوی خراسان با صداپیشگان باسابقه ابوالحسن تهامینژاد و سعید شیخزاده درباره ویژگیهای زندهیاد استاد جلال مقامی و مروری بر کارنامه این هنرمند پیش کسوت
مائده کاشیان




استارت درخشش طارمی، از جدایی از پرسپولیس زده شد. هرچند که در آغاز راه با مشکلاتی مواجه شد. او ابتدا راهی سوپر لیگ ترکیه شد و به تیم ریزه اسپور پیوست. اما پنج سال پیش اولین ماجراجویی ستاره ایرانی برای لژیونر شدن با بدشانسی مواجه شد و کودتای ناکام ترکیه رخ داد که طارمی به این دلیل قراردادش را با این باشگاه ترکیهای فسخ کرد و به پرسپولیس برگشت. بعد از بازگشت، حکم جنجالی محرومیت شش ماههاش از فوتبال را پشت سرگذاشت و پیشرفت خود را با پیوستن به الغرافه قطر آغاز کرد.
طارمی بعد از الغرافه راهی لیگ پرتغال شد و به تیم ناشناخته ریوآوه پیوست. ستاره ایرانی در یک فصل حضورش در ریوآوه درخشش بینظیری داشت و با 18 گل زده در رده دوم بهترین گلزنان قرار گرفت. موفقیتهای متوالی طارمی باعث شد پورتو غول فوتبال پرتغال روی او دست بگذارد و درنهایت موفق به جذبش شود. حالا اما ستاره ایرانی در سومین سال حضورش در پورتو به بازیکنی تبدیل شده که توانسته بالاتر از مسی، بهترین بازیکن هفته اروپا شود. این جهش بزرگ باعث شد اوزکان اوندر خبرنگار ترکیهای از رشد ستاره ایرانی به وجد بیاید و در توئیترش چنین بنویسد: «از ریزه اسپور بهعنوان بهترین بازیکن هفته لیگ قهرمانان اروپا انتخاب شد. مهدی طارمی رشد شگفتانگیزی داشته است!» حالا همین رشد شگفتانگیز مسئولان باشگاه پورتو را بر آن داشت تا به فکر بیفتند و ستاره ایرانی خود را دو سال دیگر در این تیم ابقا کنند. پایگاه خبری «کالچو مرکاتو»ی ایتالیا به تازگی گزارش داده باشگاه پورتو در حال مذاکره با مهدی طارمی برای تمدید قرارداد او تا پایان ماه ژوئن 2026 است. این درحالی است که قرارداد فعلی طارمی تا پایان ماه ژوئن 2024 اعتبار دارد. طارمی 30 ساله که ارزشش در بازار نقلوانتقالات 30 میلیون پوند تخمین زده شده، مورد توجه باشگاههایی همچون آرسنال و میلان قرار دارد. او که در دو فصل گذشته یکی از بهترین گلزنان پورتو و لیگ برتر پرتغال بوده، این فصل نیز عملکرد خوبی از خود ارائه داده و در 15 بازی از رقابتهای مختلف که برای پورتو به میدان رفته، در کنار به ثمر رساندن 11 گل، هفت پاسگل هم برای همتیمیهایش ساخته است.
اگر یادتان باشد چند سال قبل، شبکه 4 برنامهای پخش میکرد به نام «لذت نقاشی» که در آن یک نقاش با موهای فرفری، روی بوم نقاشی با چند حرکت کاردک و قلممو، نقاشیهایی از طبیعت میکشید و همزمان با لحنی آرامشبخش فن نقاشی را هم آموزش میداد. نقاشیهایی با تکنیک رنگ روغن که بسیار طبیعی و زیبا بودند و دوبله دلنشین و صدای گرم «کیکاووس یاکیده» هم به زیبایی نقاشیها میافزود. او در این برنامه قصد داشت به بیننده ثابت کند که همه میتوانند نقاشی کنند و معتقد بود: «این تکه بوم، جهان شماست و روی آن میتوانید هر کاری که قلبتان میخواهد انجام بدهید.» نقاش در طول برنامه چند بار نقاشیاش را تغییر میداد و مثلا با دو حرکت کاردک، جنگل را تبدیل به دریا و دریا را تبدیل به صحرا میکرد. اصطلاحات و جملههایی هم که در طول آموزش به کار میبرد یکی دیگر از جذابیتهای برنامه بود؛ مثلا «حالا برای این ابر کوچولو یک دوست میکشیم... چند تا درخت هم کنار برکه میذاریم تا تنها نباشه... شاد باشی کوه زیبا... سرخ جوهر روناسی، قهوهای وَن دایک و زرد اُخرایی اضافه میکنیم و...». از این که آن برنامه چقدر به رشد نقاشی و تربیت نقاش در کشورمان کمک کرد، آماری در دست نیست ولی آنچه مسلم است در دورانی که تلویزیون شبکهها و برنامههای متعدد و متنوعی نداشت، «لذت نقاشی» یکی از برنامههای مورد علاقه مردم بود. امروز 29 اکتبر، سالروز تولد «باب راس» همان نقاش مو فرفری، خوشاخلاق و هنرمند است. به این بهانه نگاهی انداختهایم به زندگی 53 سالهاش تا ببینیم که بود و چه کرد.
راز محبوبیت «رابرت نورمن راس»
از اهداف جالب این معلم هنر و مجری تلویزیونی تا محل ضبط برنامهای که همه را مجذوب سادگیاش میکرد
«باب راس» با نام واقعی رابرت نورمن راس در ۲۹ اکتبر ۱۹۴۲ به دنیا آمد و در ۴ ژوئیه ۱۹۹۵ بر اثر ابتلا به سرطان از دنیا رفت. او که نقاش، معلم هنر و مجری تلویزیونی اهل آمریکا بود، بیشتر به عنوان سازنده و مجری برنامه «لذت نقاشی» شناخته میشد که بیش از ۱۱ سال از شبکه پیبیاس در آمریکا و کانادا پخش شد.
تولد «لذت نقاشی» از سال 1983
«لذت نقاشی» با هنرمندی باب راس از ۱۹۸۳ آغاز شد و میلیونها نفر در سراسر دنیا این برنامه تلویزیونی را تماشا کردند و لذت بردند. باب راس بیتردید از مشهورترین نقاشان معاصر است اما در دنیای هنر او را جدی نمیگرفتند. نقاشان حرفهای کارش را بیارزش میدانستند و حضور تلویزیونیاش را نشانۀ عامهپسند بودنش قلمداد میکردند. با اینحال در حرکات دست، موهای فرفری عجیبش و مهربانی و آرامش بینظیرش چیزی سحرآمیز وجود داشت. در پایان دهۀ ۱ ۹۸۰ لذت نقاشی ۸۰ میلیون بیننده در سرتاسر جهان داشت و روزی ۲۰۰ نامه دریافت میکرد. کمی بعد از شروع پخش برنامه، شرکت راس شماره تلفن 800 را راهاندازی کرد که طرفداران میتوانستند با آن تماس بگیرند تا دربارۀ تکنیکهای نقاشی سؤال کنند؛ مثلا بپرسند: «درختهای من تار میشود یا رودهایم مضحک به نظر میرسند یا رنگهایم طوری با هم مخلوط میشود که کارم را خراب میکند و ....» گاهی آدمها زنگ میزدند تا فقط دربارۀ زندگی صحبت کنند. این شماره تلفن هنوز هم در حال پاسخ گویی به علاقهمندان نقاشی است.
کشیدن نقاشی سیاهوسفید بهخاطر طرفداری که کوررنگی داشت
راس معتقد بود: «هنر من برای همۀ آنهایی است که دلشان میخواسته رؤیایشان را روی بوم بیاورند. هنر سنتی نیست. هنر فاخر نیست. من هم تلاش نمیکنم به کسی بگویم که هست.» در زیر ویدئوهای یوتیوب این هنرمند تقریبا همه اظهار نظرها سرشار از قدردانی است. مثلا: «اگر همۀ معلمها مثل راس بودند، هیچکس شکست نمیخورد، هیچکس از نمایش کارش احساس شرمندگی نمیکرد، هیچکس وحشت نداشت که در کلاسهای هنری شرکت کند. او خیلی الهامبخش است!» و «نقاشی نمیکرد که نشان بدهد چه نقاش خوبی است. نقاشی میکرد تا نشان بدهد تو هم میتوانی نقاش خوبی باشی.» باب راس ارتباط بسیار صمیمانه و نزدیکی با طرفدارانش داشت و اگر یکی از آن ها برای مدتی به وی نامه نمینوشت خودش جویای حال او میشد. یک بار یکی از طرفدارانش در نامه خود به باب گفته بود که به دلیل کوررنگی قادر به نقاشی کردن نیست و باب راس در جواب یک اپیزود از برنامه خود را به کشیدن نقاشی تنها با رنگ خاکستری، سایههای قهوهای، آبی و سفید اختصاص داد. باب و شریکش برای برنامهشان فرمول موفقیت را پیدا کرده بودند: پسزمینهای مشکی که فقط راس و سهپایهاش در فضایی تا حد امکان صمیمی در آن حضور داشته باشند. کار بداهه به نظر میرسید اما او همیشه نسخهای کاملشده از نقاشی را بیرون کادر داشت که راهنمایش بود. همچنین باب شلوار جین و پیراهن یقهدار سادهای میپوشید تا برنامه ویژگی بیزمانی خودش را حفظ کند. انرژی مثبت، آرامش و خوشحالی باب راس مُسری بود. در آخرین ضبطهایش او کلاهگیس به سر دارد و بیشتر از حد معمول خسته است اما روحیهاش همچنان بالاست. مردم تا روزی که به دلیل سرطان دستگاه لنفاوی از دنیا رفت، حتی نمیدانستند که او بیمار است.
5 نکته جالب درباره زندگی «باب راس»
اطلاعات زیادی از سبکزندگی «باب راس» موجود نیست چراکه بر خلاف شخصیتی که از او در برنامه لذت نقاشی سراغ داریم، در زندگی شخصیاش آدم کم حرفی بوده است. اما در ادامه، به سراغ چند نکته جالب درباره او خواهیم رفت.
موهای فرفریاش، طبیعی نبود؟
اولین چیزی که در چهره باب راس بهچشم میخورد، موهای بلند و فرخورده او بود. جالب است بدانید این موها که مانند کلاهپشمی بزرگی روی صورت او قرار گرفته بود، موهای طبیعی باب راس نبود و این هنرمند موهایش را فر میزد. موهای واقعی باب راس کاملاً صاف بود و از قرار معلوم به این نتیجه رسیده بود که فرزدن موها نسبت به کوتاهکردن آنها دردسر و خرج کمتری دارد. هرچند او دیگر نتوانست موهایش را کوتاه کند چرا که این موها به نمادی از شخصیت و چهره او در میان تماشاچیان تبدیل شده بود.
زندگی مرموز
در برنامه میدیدیم که این هنرمند هنگام آموزش لحظهای سکوت نمیکرد و دایم در حال حرفزدن بود. اما جالب است بدانید باب راس در زندگی شخصیاش آدم بسیار خودداری بود و چیزی از زندگیاش را به بیرون درز نمیداد. به همین دلیل بیشتر اطلاعاتی را که از باب راس میدانیم، دوستان و همکارانش به رسانهها گفتهاند. حتی مصاحبههایی که از او باقیمانده هم اطلاعات زیادی از زندگیاش را برملا نمیکند و در زمان حیات هم گفته بود از این که در معرض دید نباشد، لذت میبرد. این قضیه باعث شد تا سه زن ادعای همسری باب راس را داشته باشند و گفته میشود حاصل ازدواجهایش دو پسر است که یکی از آنها از نام فامیلی راس استفاده نمیکند.
تمرین و ابداع روش جدید
باب راس موفقیتش را مدیون تمرینهای شبانهروزی است. او مدتی بعد از شروع کار توانست روش ویژه خود را که برگرفته از روش مرطوب روی مرطوب است ابداع کند. در روشهای کلاسیک رنگ روغن معمولاً پس از خشک شدن یک لایه رنگ، لایه بعدی و جزئیات بعدی را اضافه میکنند و به همین دلیل نمیتوان اثری را یکباره خلق کرد. اما در روش مرطوب روی مرطوب میتوان در کمتر از یک ساعت بهطور کامل یک اثر را خلق کرد. باب زمانی که در استخدام نیروی هوایی ارتش بود، از هر فرصتی برای نقاشیکردن استفاده و سبک خاصش به او کمک میکرد تا در مدت زمان کمی، تابلوهای نقاشی زیبایی ترسیم کند. سرعتعمل باب راس در نقاشی به جایی رسید که ظهرها وقتی برای ناهار به منزل میرفت در کنار خوردن ساندویچ، یک تابلو هم نقاشی میکرد و بعد از ظهر آن را برای فروش به بازار میبرد.
عاشق طبیعت و حیوانات
باب راس درباره علاقهاش به طبیعت گفته بود که احساس میکند رفتارش عجیب و غریب است چرا که با درختان و حیوانات حرف میزند و از هم صحبتی با حیوانات و طبیعت بیشتر از گفتوگو با آدمها لذت میبرد. اگر تمام برنامههای «لذت نقاشی» را دیده باشید حتما دیدهاید که باب حیوانهای دستآموز خودش را هم به برنامه آورده بود. زمانی که باب کودک بود هم علاقه خاصی به حیوانات داشت و اصرار میکرد حیوانهای عجیب و غریبی را نگهداری کند. مثلا در کودکی یک تمساح مصدوم را پیدا کرده و میخواسته آن را در وان حمام خانهشان نگهداری کند. همچنین مدتی از یک «آرمادیلو» نگهداری میکرده است. جالب این که راس در مدتی که در نیروی هوایی آمریکا خدمت میکرد هرگز دست به اسلحه نبرد و درگیر جنگ نشد و فقط اطلاعات و گزارشهای واحد بهداری را ثبت میکرد.
نقاشی با انگشت بریده
پدر و مادر باب راس در کودکی دایم با هم مشاجره داشتند و کار آنها به طلاق کشید و هرکدام با فرد دیگری ازدواج کردند. در نهایت دوباره این ازدواجها به طلاق انجامید و پدر و مادر باب دوباره با هم ازدواج کردند. شرایط دشوار خانواده تأثیر زیادی بر شخصیت و آینده باب گذاشت. در نتیجه زمانی که کلاس نهم بود تصمیم گرفت درس و مشق را رها کند و با پدرش در یک کارگاه نجاری مشغول کار شود ولی روحیه لطیفش با نجاری سازگار نبود و نهتنها درس و مدرسهاش را به هدر داد که ناواردی او در نجاری باعث شد نوک انگشت اشاره دست چپش هم بریده شود. به همین دلیل اگر با دقت به برنامههایش نگاه کنید متوجه خواهید شد که باب جلوی دوربین پالت رنگها را بهگونهای در دست نگه میداشت تا بریدگی انگشتش از نظر مخفی بماند.
لذت نقاشی در حکم آرام بخش برای بینندگان!
در زمان پخش این برنامه، شایعه شده بود که «باب راس» برای کشیدن چنین نقاشیهای سریعی در طول سالها حتما از مواد نیروزا یا دست کم نوشیدنیهای کافئیندار و انرژیزا استفاده میکرده اما چنین نبوده است. در ضمن، شیوه نقاشی راس چنان آرام و عمقی بود که تماشاگران را به خواب فرو میبرد. طبق آمار بیش از ۹۰ درصد از طرفداران هنگام تماشای «لذت نقاشی»، نقاشی نمیکردند و تنها دلیلشان برای تماشای آن، خود باب راس بود زیرا به آنها آرامش خاصی میداده است. «باب راس» گفته بود که نامههای متعددی از طرفدارانش دریافت کرده که گفته بودند هنگام پخش برنامهاش راحتتر به خواب میروند. به گفته خودش این موضوع یکی از همان «اتفاقات کوچک خوشحالکننده» مدنظرش بود. حتی امروز هم بسیاری از افراد ادعا دارند که برای حل مشکل بیخوابی خود، برنامه «لذت نقاشی» را تماشا میکنند.
نقاشیهای «باب راس» کجاست؟
او در مجموع بیش از ۳۰ هزار تابلوی نقاشی کشیده که 3برابر بیشتر از تعداد آثاری است که «پیکاسو» خلق کرده اما ...
اگر سری به فروشگاههای آنلاین بزنید با انواع محصولات هنری و حتی غیرهنری با برند «باب راس» روبهرو میشوید، از رنگ و قلم نقاشی تا نوشابه انرژیزا، ساعت، لیوان و حتی لباس با برند «باب راس». اما تنها چیزی که دسترسی به آن تقریبا غیرممکن است یکی از آثار نقاشی متعلق به اوست. «باب راس» در طول فعالیت هنری خود بیش از ۳۰ هزار تابلوی نقاشی خلق کرد که تنها شمار اندکی از آنها در چند سال گذشته به حراجیهای آثار هنری راه یافت و با مشتریهای زیادی که داشت اغلب هرکدام بیش از ۱۰ هزار دلار فروش میرفت. در سال 1983 «آنت کوالسکی» که یکی از شاگردان «باب راس» بود و مسحور نقاشیهای او شده بود به او پیشنهاد همکاری داد و این دو با روی هم گذاشتن پس اندازشان و تاسیس شرکت «باب راس» تصمیم گرفتند یک برنامه تلویزیونی بسازند. راس برای اجرای برنامه هیچ دستمزدی نمیگرفت اما کمپانی «باب راس» در کنار اجرای این برنامه به فروش رنگ، لوازم نقاشی، برگزاری کارگاههای آموزشی، ویدئوهای آموزشی و... میپرداخت تا جایی که در سال ۱۹۹۲ درآمد این شرکت به ۱۵ میلیون دلار رسید. «باب راس» در طول فعالیت خود توانست ۳۵۱ قسمت از برنامه «لذت نقاشی» را ضبط کند و برای هر قسمت سه نسخه از یک نقاشی را میکشید؛ یک نسخه قبل از شروع برنامه، یکی هنگام اجرای برنامه و یک نسخه هم بعد از فیلم برداری. این هنرمند در مجموع بیش از ۳۰ هزار تابلوی نقاشی کشیده که سه برابر بیشتر از تعداد آثاری است که «پیکاسو» از پرکارترین نقاشان در نوع خودش خلق کرده است. به عنوان بخشی از توافقنامه میان او و کمپانی «باب راس»، نقاشیهایی که در طول برنامه «لذت نقاشی» کشیده شده، متعلق به این کمپانی است و زمانی که «باب راس» درگذشت، تمام آثار او به «والت کوالسکی» و همسرش آنت به عنوان تنها مالک کمپانی «باب راس» رسید. هم اکنون ۱۱۶۵ نقاشی اورجینال «باب راس» که میلیونها دلار ارزش دارد در دفتر کمپانی نگهداری میشود که مکان دقیق آن مشخص نیست. همچنین این شرکت دارای ۱۵۴ کپی رایت و چندین و چند علامت تجاری با نام «باب راس» است و از طریق آن، میلیونها دلار از محل فروش محصولات و ویدئوهای آموزشی درآمد کسب میکند. جالبتر این که تعداد نقاشیهای باب راس تنها به چیزهایی که برای برنامه «لذت نقاشی» کشید، ختم نمیشود و او در زندگی شخصیاش هم حدود ۳۰ هزار تابلو کشیده است. آمار آثار هنری باب راس حتی از این مقدار هم بیشتر است و زمانی که در آلاسکا زندگی میکرد، برای کسب درآمد روی ظرفهای زراندود نقاشی میکشید. آمار دقیق این ظرفها مشخص نیست اما یک فروشگاه محلی در سال ۲۰۱۸ مدعی شد که دو ظرف زراندود دارد که باب راس روی آنها نقاشی کشیده است. گفته میشود مالک قبلی این ظرفها، هرکدام از آنها را در سال ۱۹۷۱ با قیمت ۲۵ دلار خریده بود که با قیمت گزاف ۳۵۰۰ دلار در یک روز بهفروش رسیدند.
منابع این پرونده: ویکی پدیا، ایسنا، برترینها، باشگاه خبرنگاران جوان، ترجمان

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.



ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

هشتم مهرماه و لحظاتی پس از پایان نمازجمعه، زاهدان شاهد ناآرامی و درگیری مسلحانه بود. درگیری خونینی که تلفات زیادی به جا گذاشت و کار به جایی رسید که از آن روز به جمعه سیاهِ زاهدان یاد می کنند. حالا و پس از گذشت یک ماه از این رویداد تاسف بار، شورای تامین سیستان و بلوچستان در اطلاعیه ای ضمن ارائه جزئیاتی از این حادثه با اشاره به حضور افراد مسلح در میان جمعیت معترض و همچنین تقسیم این اتفاقات به دو مرحله، در خصوص آخرین آمار کشته شدگان جمعه سیاه زاهدان آورده است: «بر اساس مستندات موجود تاکنون، تعداد مجموعه جان باختگان حوادث 8 مهر و روزهای بعد از آن در شهر زاهدان 35 نفر است که شامل برخی از نمازگزاران در مصلی، جان باختگان در مرحله اول اطراف کلانتری، کشته شدگان از افراد مسلح بر اثر درگیریهای سطح شهر و همچنین شهروندان بیگناه به قتل رسیده توسط اشرار در مناطق مختلف شهر هستند.» در بخش دیگری از این اطلاعیه، شورای تامین استان گزارشی از پیگیری های انجام شده در این باره ارائه کرد و از عزل دوتن از مقامات انتظامی خبر داد و نوشت: «شورای تامین به مردم اصیل، وفادار و انقلابی شهر زاهدان به خصوص خانواده شهدا و جان باختگان تسلیت عرض میکند و ضمن پذیرش قصور برخی از ماموران و عزل رئیس وقت کلانتری 16 و فرمانده انتظامی شهرستان زاهدان برای جبران خسارت وارد شده به جانباختگان بیگناه و خانوادههای آنان اقدام خواهد کرد.» اطلاعیه ای که با استقبال روز گذشته مولوی عبدالحمید امام جمعه زاهدان همراه شد و وی خواستار رسیدگی کامل به اتفاقات رخ داده و برخورد و مجازات قاطع تمام افراد دخیل در این حادثه شد. او در پایان خطبه های روز گذشته از نمازگزاران خواست که احساسات خود را کنترل و پس از اقامه نماز با رعایت امنیت و احترام به اموال و جان افراد، محل نماز را ترک کنند؛ در همین حال شورای تامین سیستان و بلوچستان در اطلاعیهای ضمن قدردانی از علما، معتمدان و مردم هوشیار استان، به خصوص مجموعه انتظامات مسجد مکی، با اشاره به ناآرامی های روز گذشته در زاهدان اعلام کرد: به رغم تذکرات امام جمعه مسجد مکی زاهدان، متاسفانه عدهای افراد فرصتطلب برای ایجاد اغتشاش و ناامنی وارد خیابانهای اطراف شدند که در این میان با شلیک افراد ناشناس، تعدادی از شهروندان و نیروهای حافظ امنیت مجروح شدند. شورای تامین سیستان و بلوچستان در بیانیه شماره ۲ خود نیز آورد: پیرو اطلاعیه قبلی در خصوص حوادث ۶ آبان ۱۴۰۱ به اطلاع مردم شریف و آگاه سیستان و بلوچستان می رساند که در پی اغتشاشات( دیروز)یکی از شهروندان بر اثر تیراندازی افراد ناشناس جان خود را از دست داد و در این میان ۱۴ نفر از مردم و نیروهای حافظ امنیت مجروح شدند.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

خوابیدن ۵ ساعت یا کمتر در شبانه روز می تواند افراد را در معرض خطر بیشتری برای ابتلا به بیماری ها، مانند بیماری قلبی، افسردگی، سرطان یا دیابت قرار دهد
بهگفته کارشناسان، برای داشتن خواب خوب باید چند نکته را رعایت کرد که شامل اطمینان از ساکتبودن اتاق خواب، تاریکبودن و دمای مناسب اتاق خواب، حذف وسایل الکترونیکی و پرهیز از وعدههای غذایی سنگین، نخوردن کافئین قبل از خواب، داشتن فعالیت بدنی کافی و قرار گرفتن در معرض نور در طول روز است.
نیاز به خواب
طبق گفته مرکز کنترل و پیشگیری از بیماریهای آمریکا، نیاز به خواب بر اساس سن متفاوت است. نوزادان زیر یک سال ممکن است به ۱۶ ساعت خواب در روز نیاز داشته باشند، در حالی که نوجوانان به ۱۰ ساعت و بزرگ سالان و افراد مسن به هفت ساعت یا بیشتر در شبانهروز نیاز دارند.
30 درصد بیماری مزمن بیشتر
بهگزارش واشنگتنپست که یک مطالعه روی تقریباً هشت هزار کارمند را در یک دوره متوسط ۲۵ ساله در سنین ۵۰، ۶۰ و ۷۰ سال بررسی کرد،محققان دریافتند در ۵۰ سالگی، افرادی که پنج ساعت یا کمتر میخوابیدند، ۳۰ درصد بیشتر در معرض ابتلا به بیماریهای مزمن متعدد، در مقایسه با همسالان خود که هفت ساعت میخوابیدند، بودند.
خواب کمتر از 5 ساعت برابر با دیابت، سرطان و سکته مغزی
همچنین در ۶۰ سالگی، افرادی که پنج ساعت یا کمتر میخوابند، ۳۲ درصد بیشتر و در ۷۰ سالگی ۴۰ درصد بیشتر از کسانی که هفت ساعت میخوابند، در معرض خطر ابتلا به این بیماریها قرار دارند. بیماریهایی که خطر ابتلا به آنها بیشتر است شامل دیابت، سرطان، بیماری عروق کرونر قلب، سکته مغزی، نارسایی قلبی، بیماری مزمن انسدادی ریه، بیماری مزمن کلیوی، بیماری کبد، افسردگی، زوال عقل، اختلالات روانی، پارکینسون و آرتریت است .
چند ساعت بخوابیم؟
با بالارفتن سن افراد، عادات خواب و ساختار خواب آنها تغییر میکند. بااینحال، توصیه میشود هفت تا هشت ساعت در شب بخوابید.بااینحال، فارغ از سن، کارشناسان خواب موافقند که داشتن مقدار مناسب خواب برای شما مهم است. البته کیفیت خواب هم مهم است، زیرا مغز ما باید وارد مرحله عمیق و ترمیمی خواب شود که بهعنوان خواب موج آهسته شناخته میشود و به فرایندهای شناختی مانند تثبیت حافظه، حل مسئله و حذف سمومی که میتواند به آلزایمر یا زوال عقل منجر شود، کمک کند. همچنین فقط یک ساعت خواب اضافی در هر شب، میتواند به عادات غذایی بهتر منجر شود.
منبع PLOS Medicine

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.




ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.